و این هم لینکی که میتوانید این آهنگ زیبا رو آنلاین ببینید
http://www.youtube.com/watch?v=Ij0XH6Fw2LE&feature=related
یکی از مورخان معروف یونانی که در زمان هخامنشیان می زیست،گزنفون(430 تا352ق م)بود.او یکی از شاگردان سقراط (م 399ق م) حکیم معروف یونانی بود.وی دارای چند کتاب در مورد ایران است. در کورش نامه خود،وصیت نامه کورش کبیر را نگاشته است.کورش کبیر(559 تا 529 ق م) بزرگترین پادشاه ایران قدیم .
او در کنار اسکندر و قیصر(ژولیوس سزار) یکی از پادشاهان بزرگ و مشهور جهان می باشد.کورش از چند جهت دارای معروفیت میباشد:نخست آنکه پیامبران بنی اسرائیل او را ستوده اند و برای او احترام زیادی قائل بوده اند. دیگر آنکه کورش در نظر مورخان قدیم و جدید،بانی بزرگترین دولت مقتدر می باشد.
اما اگر به دیده انصاف بنگریم،کوروش از حیث فتوحات معروفیت پیدا نکرده است.آنچه او را شهره خاص و عام ساخت،رفتار و منش دادگرانه او بود.در شهرها پس از فتوحات کشتار نمیکرد و به مقدسات آنها احترام میگذارد.طبق نظر مورخین،او سرداری دلیر و کاردان به سیاست بود.
وصیت نامه او به راستی نمونه کامل یک برنامه درست وکامل زندگیست.بهتر است وصیت نامه او را از زبان گزنفن بشنویم:
فرزندان من دوستان من!اکنون به پایان زندگی نزدیک گشتهام. من آن را با نشانههای آشکار دریافتهام.وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بختیار بودهام.
همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمیکنم که از هنگام جوانی ناتوانترم.من دوستان را به خاطر نیکوییهای خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار خویش دیدهام.زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز میگذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم ، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم.
حتی در پیروزی های بزرگ خود ، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر میگذرم، شما و میهنم را خوشبخت میبینم و از این رو میخواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب . در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست.
باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد.من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست میدارم ولی فرزند بزرگترم که آزمودهتر است کشور را سامان خواهد داد.فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پروردهام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوانتران از شما آزرم بدارند.تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئنتری هستند.
همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند .هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد.از کجی و ناروایی بترسید .اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید ، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد .
من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم . نیکی به دیگران در من خوش دلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشتهی ما، ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید.پیکر بیجان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که اینهمه چیزهای نغز و زیبا میپرورد آمیخته گردد.من همواره مردم را دوست داشتهام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت میبخشد آمیخته گردم.
هماکنون درمی یابم که جان از پیکرم میگسلد ... اگر از میان شما کسی میخواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم.
پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید . زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد . چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود.از همه پارسیان و هم پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید.
منبع:کــوروش نـــامه – گـزنـفون
سلام دوستان
همون طوری که میدونید من اراکی هستم کسانی که در اراک زندگی میکنن میتونن برایه یه خرید فوق العاده اینتر نتی لوازم سونی در اراک به سایت http://www.sony-arak.ir/ مراجعه کنن . حتما لذت می برید. مطمئن باشید که راحت تر از رفتن به فروشگاه اگر هم دوست نداشتید از سایت خرید کنید برید به نمایشگاه واقع در انتهای خیابان ملک نزدیک شیزینی فروشی مرکزی
زندگی ایدهآل:قهرمان سابق اسکیت روی یخ انگلیس که بر اثر یک تومور مغزی جان سپرده بود 2 روز بعد از مرگ دخترش را به دنیا آورد.
پزشکان بیمارستان جان رادکلیف آکسفورد مرگ مغزی این جین سولیمان 41 ساله را تأیید کرده بودند و تنها در تلاش بودند تا قلب وی را تا زمان به دنیا آوردن دخترش به روش سزارین زنده نگه دارند.
زمانی که خانم سولیمان چهارشنبه گذشته در اتاق خود ناگهان بیهوش شد 25 هفته بود که باردار بود.
پس از مرگ پزشکان حجم زیادی استروئید را برای کمک به رشد جنین به مادر تزریق کردند و 48 ساعت بعد نوزادی به وزن 95/0 کیلوگرم به دنیا آمد. زمانی که نوزاد به دنیا آمد محمود شوهر وی نیز در اتاق حاضر بود.
خانم سولیمان در سال 1989 قهرمان اسکیت روی یخ بریتانیا شده بود و نفر هفتم جهان بود. وی مدتی نیز در دوبی به تدریس اسکیت روی یخ روی آورده بود که در همان جا با همسرش محمود آشنا شد.
به گزارش دیلی میل، محمود در این باره گفت: زمانی را که جین باردار شده بود را خوب به خاطر میآوردم، چقدر خوشحال بودیم به ویژه اینکه پس از یک بارداری ناموفق دوباره بچهدار میشدیم. اولین اسکن رو به یاد دارم. ما تنها یکدیگر را در آغوش گرفتیم و گریه کردیم و صدای قلب جنین را میشنیدیم.
لوسین 38 ساله یکی از دوستهای خانوادگی آنان که در اتاق عمل و زمان به دنیا آمدن بچه حضور داشته است آن لحظات را ترکیبی از شادی و غم در زمان تولد عنوان میکند.
وی گفت: پرستار زمانی که نوزاد به دنیا آمد او را جلوی صورت مادرش گرفت. همه افرادی که در اتاق بودند هیجانزده و احساسی شده بودند. اما ما میبایست با جین خداحافظی میکردیم. محمود آخرین نفری بود که در تنهایی با همسرش خداحافظی کرد.
عده زیادی در مراسم تشییع پیکر این زن که در مسجدی در برکنل بریتانیا برگزار شده بود، شرکت کرده بودند.
منبع خبر:فارس
زندگی ایده آل :محمدرضا گلزار امروز در نشست خبری این تیم که با حضور شهیدیان (مدیرعامل باشگاه ارتعاشات) و حسین معدنی (مدیر فنی) در فدراسیون والیبال برگزار شد درپاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه حضور در تیم ارتعاشات چه تاثیر بارزی دراین تیم به دنبال داشته است، اظهارداشت: احساس می کنم از زمانی که همکاری با این تیم را به عنوان مربی بدنساز آغاز کرده ام، صمیمیت بیشتری در بین بازیکنان ایجاد شده است. نتیجه این تاثیر مثبت را در بازی های آینده خواهید دید.
وی همچنین با بیان اینکه حضورش در عرصه والیبال به عنوان مربی مقطعی نخواهد بود، تصریح کرد: اگرچه قرار دادم با ارتعاشات یک ساله است اما این به منزله کوتاه بودن دوره فعالیت های ورزشی من به این صورت نیست. از آنجا که پیش از این نیز تجربه های زیادی از حضور در میادین والیبال کسب کرده ام، قصد دارم این کار را ادامه دهم. اما اینکه در ارتعاشات ماندگار شوم به شرایط پیش آمده در آینده بستگی دارد.
مربی بدنساز تیم والیبال ارتعاشات صنعتی در ادامه به سوابق ورزشی خود در والیبال اشاره کرد و گفت: از سال 65 به صورت جدی به والیبال پرداختم. ابتدا مینی والیبال بازی می کردم تا اینکه حضور در تیم نوجوانان و جوانان پارس خودرو و شیشه و گاز را تجربه کردم. ضمن اینکه سابقه بازی برای تیم پاس تهران را هم دارم.
گلزار خاطرنشان کرد: بدون تجربه وارد عرصه مربیگری والیبال آنهم در بعد بدنسازی نشدم. من 7 سال کار بدنسازی انجام داده ام و به واسطه تجربه به دست آمده در این مدت برای حضور در تیم ارتعاشات موافقت کردم.
هنرمند سینمای کشورمان درمورد علت تزلزل تیم ارتعاشات در دیدارهای لیگ برتر اظهارداشت: مشکل عمده تیم نبود هماهنگی در بین بازیکنان است. البته این مشکل به مرور و با انجام بازی های بیشتر برطرف خواهد شد.
گلزار که پیش از این در قالب تیم هنرمندان و به منظور مشارکت در امور خیریه به میدان می رفت، در تیم جدیدش این هدف را دنبال نمی کند.
وی دراین مورد تاکید کرد: ارتعاشات یک تیم رسمی است که در لیگ حرفه ای بازی می کند. پیوستن من به این تیم هم فقط جنبه ورزشی دارد و اصلا به دنبال مسائل اینچنینی نیستم.
منبع خبر : راه فیروزه
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها
نوشته های پیشین
شهریور 1387
مرداد 1387 مهر 1387 آذر 1387 دی 1387 بهمن 1387 اسفند 1387 فروردین 1388 اردیبهشت 1388 بهار 1388 بهار 88 تابستان 88 لوگوی دوستان
لینک دوستان
عاشق آسمونی هم نفس فانوسهای خاموش منطقه آزاد گروه اینترنتی جرقه داتکو صل الله علی الباکین علی الحسین غلط غو لو ت آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام روان شناسی کودک جیگر نامه سه ثانیه سکوت دهاتی دکتر علی حاجی ستوده عسل.... تنهایی من دریچه ● باد صبا ● یادداشت ها دو راهی عشق آمار وبلاگ
بازدید امروز :1
بازدید دیروز :9 مجموع بازدیدها : 141487 خبر نامه
وضعیت من در یاهو
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
|